نشسته بود فقیهی به صدر مجلس درس


بجای لفظ عن اندر کتا ب خود من دید

قلم تراش و قلم برگرفت و من عن کرد


سپس که داشت درآن باب اندک ی تردید

یکی ز طلاب این دید و گفت با دگران


جناب آقا عن کرد جمله عن بکنید

**************


**************